حمله تند عبدالله گنجی به سعید حجاریان| گنجی: دموکراسی در ایران جایی ندارد| پزشکیان قصد درگیری با حاکمیت را ندارد| راهبرد انزوای اصلاح طلبی در برای حاکمیت را پیگیری کنیم

حمله تند عبدالله گنجی به سعید حجاریان| گنجی: دموکراسی در ایران جایی ندارد| پزشکیان قصد درگیری با حاکمیت را ندارد| راهبرد انزوای اصلاح طلبی در برای حاکمیت را پیگیری کنیم

رویداد 24 سیاسی 1403/07/25 07:20 لینک خبر در سایت اصلی
عبدالله گنجی با بیان اینکه «آنان به دنبال عبور از اسلامیت نظام، رسیدن به دموکراسی غربی، تقابل حوزه عمومی-حاکمیت و نهایتاً دموکراسی سکولار هستند» ادعا کرده که اصلاح‌طلبانی همچون حجاریان می‌خواهند «وفاق» را خارج از پوسته و ساختار تعریف کرده و پزشک...
رویداد۲۴| سعید حجاریان در مصاحبه با روزنامه شرق به تعریف وفاق ملی در دولت پزشکیان پرداخته بود. او با تقسیم وفاق به دو دسته «وفاق فایده‌گرایانه» و «وفاق قراردادگرایانه» دولت پزشکیان را موزائیک جریان‌ها و نحله‌ها و وفاق مد‌نظر دولتش را از نوع فایده‌گرایانه دانسته بود. همچنین با اشاره به رویکرد‌های دولت‌های قبلی، دولت پزشکیان را نمونه ضعیف‌تر دولت هاشمی دانسته بود. عبدالله گنجی در سرمقاله امروز روزنامه «جوان» به حجاریان و نگاهش هجمه تندی کرده است. این فعال رسانه‌ای اصولگرا در ابتدا خیال همه را درباره تعریف دموکراسی و نسبت آن با دولت و نظام سیاسی موجود راحت کرده است. گنجی نوشته: «او عملکرد خاتمی در چهارسال اول را «توسعه دموکراتیک» می‌داند و این در واقع ایده خود اوست و معتقد است «پای دموکراسی را قلم کردند» آنچه نمی‌گوید و فهم ما را به سمت «اصلاحات بر حاکمیت». می‌برد این است که دموکراسی مد نظر در کجای قانون اساسی و اندیشه سیاسی امام بوده است؟ مگر در ایران امروز دموکراسی داریم؟ یا مگر در جمهوری اسلامی از مفهوم دموکراسی می‌شود استفاده کرد؟ دموکراسی مگر فقط صندوق است؟ من معلم سیاست می‌گویم دموکراسی یعنی انتخاباتی که پهلوی و رجوی هم در آن باشند و ابعاد دیگر دموکراسی یعنی آزادی مشروب فروشی، همجنس‌گرایی و خودفروشی با «اصل رضایت» حاکم باشد و حدود آزادی را مرز‌های آزادی دیگری تعیین کند نه دین. حال ایشان خرده می‌گیرد که جلوی خاتمی را برای دموکراسی گرفته‌اند. بله جلوی ایده شما را گرفته‌اند، چرا که بنیانگذار جمهوری اسلامی در پاریس گفت «دموکراسی، هم نوع شرقی و هم نوع غربی آن فاسد است» و آن را طاغوت دانست.» گنجی در نقد ارزیابی و نگاه حجاریان به دولت روحانی نیز نوشته: «او سال سوم دولت روحانی گفت شما ایده‌ای نداری و من می‌خواهم به شما ایده بدهم، وظیفه شماست که ایران را از حالت انقلابی به حالت عادی برگردانی و نام آن را هم «نرمالیزاسیون» گذاشت. حال می‌گوید «روحانی دنبال نرمال‌سازی بود و تا حدودی این کار را پیش برد». اگر نرمال‌سازی روحانی این است که سال ۱۳۹۷ سخت‌ترین سال اقتصادی ملت ایران در ۴۵ سال گذشته است، چه چیزی نرمال شد؟ کوتاه آمدن‌های روحانی کدام مسئله را از ایران حل کرد؟ و جالب اینکه با تبرئه غرب، ناکامی روحانی را هم به اشتباهاتش در برخورد‌های داخلی و مخالفان ارجاع می‌دهد.» عبدالله گنجی در ادامه سر اصل مطلب یعنی ایده وفاق ملی می‌آید. از اینکه حجاریان آکادمیک و بر مبنای تئوری از وفاق گفته از اندیشمندان غربی سخن آورده، انتقاد کرده و نوشته: پزشکیان وفاق را دست به دست هم دادن برای حل مسائل کشور و اختلاف نکردن و مسیر آن را سیاست‌های کلی نظام و قانون اساسی و برنامه هفتم می‌داند. طبیعی است که این‌ها با دموکراسی‌خواهی این جماعت چفت نمی‌شود لذا آنچه می‌ماند فقط القای تئوریک بودن خود با چند واژه انگلیسی و چند اندیشمند غربی است که پایه معرفتی آنان انسان‌گرایی و عقل خود‌بنیان است. حجاریان برای ترسیم مکان ایستادن پزشکیان و مشخص‌کردن کرسی وی همان مسیر را تئوریزه می‌کند که برای خاتمی تئوریزه می‌کرد، یعنی همان دوگانه‌ای که امثال ایشان، علوی‌تبار و حزب مشارکت از ساختار قدرت عرضه می‌کنند که عبارت است از «یکه‌سالاری در مقابل مردم‌سالاری»، لذا برای اینکه جای پزشکیان در وفاق را خارج از پوسته و ساختار تعریف کند، می‌گوید: «دولت رئیسی تابع محض بود، اما ناکارآمد شد» یعنی شرط پزشکیان برای خلاقیت و کارآمدی ناهمسویی با حاکمیت است تا به قول خودشان یکه سالاری حاکم نشود.» وی این جمله حجاریان که «رئیسی زیر بار طرح بنزینی همانند روحانی نرفت» را نیز مصداق خلاقیت رئیسی دانسته است. گنجی حجاریان و در نگاه کلان‌تر اصلاح‌طلبان را به مبارزه با وفاق متهم کرده و نوشته: «انگاره این جماعت نه توسعه اقتصادی و نه تورم‌زدایی است. آنان به دنبال عبور از اسلامیت نظام، رسیدن به دموکراسی غربی، تقابل حوزه عمومی-حاکمیت و نهایتاً دموکراسی سکولار هستند. هیچ توقع دیگری ندارند و هیچ چیز در این حکومت برای آنان ارزشی جز ترسیم این مسیر ندارد. این‌ها اصلاح‌طلبان را در معرض سوءظن حاکمیت قرار دادند و هزینه‌های سنگینی را به چپ‌های دیروز وارد کردند و دست‌بردار هم نیستند. حجاریان معتقد است: اصلاح‌طلبی بدون برو برگرد یعنی «دموکراسی‌خواهی» و ما این ایده را بر حاکمیت می‌دانیم و عبور از جمهوری اسلامی و امام تلقی می‌کنیم و اگر اصلاح‌طلبی این است، جغرافیای اپوزیسیون جمهوری اسلامی را جانمایی مجدد می‌کنیم.» وی از در توصیه به اصلاح‌طلبان درآمده و نوشته: «امثال حجاریان اگر می‌خواهند کمکی به پزشکیان کنند، اول به صداقت او خیانت نکنند، دوم برای او ترسیم کنند که چطور می‌شود توسعه کشور در قالب سیاست‌های کلی نظام و برنامه هفتم انجام گیرد و چطور می‌توان از تنش‌های قدرت‌خواهانه و فرصت‌سوزانه جناحی برای یگانه‌شدن ذیل رهبری و قانون اساسی عبور کرد و چطور می‌توان هابرماس، لاک، ماکس وبر، روسو و جرمی بنتام را بر امام ترجیح نداد و خلط معرفتی در پشتوانه تئوریک جمهوری اسلامی را به دیوار کوبید؟» این فعال رسانه‌ای اصولگرا در پایان نوشته: «معتقدم پزشکیان تجربه ذی‌قیمت دوران اصلاحات را دارد و نمونه آن در موضوع رفع حصر موسوی است که به خبرنگار گفت «خب ما نمی‌خواهیم با نظام درگیر شویم»؛ بنابراین باید از نهال وفاق ایثارگرایانه و با محور توسعه‌گرایانه و وحدت کلمه پاسداری کرد. این راهبرد، انزوای «اصلاح‌طلبی بر حاکمیت» را نیز رقم می‌زند.»