هشدار به سیاستگذاران؛ آیا ایران آماده موج سالمندی است

هشدار به سیاستگذاران؛ آیا ایران آماده موج سالمندی است

قرآن ایران فرهنگی و هنری 1404/02/31 07:41 لینک خبر در سایت اصلی
رئیس مؤسسه تحقیقات جمعیت کشور با بیان اینکه ساختار‌های اقتصادی، اجتماعی و حتی شهری در کشورمان هنوز آمادگی ورود به موج سالمندی را ندارند،گفت: به نظر می‌رسد که هنوز ورود عملیاتی به این موضوع انجام نشده و حتی اگر سیاست‌ها و برنامه‌هایی وجود داشته ب...
به گزارش ایکنا؛ در دهه‌های گذشته، ایران
متفاوتی را تجربه کرده است. پس از انقلاب اسلامی، با تشویق به افزایش موالید، نرخ رشد جمعیت بالا رفت. اما از دهه ۱۳۷۰ به بعد، با اجرای برنامه‌های تنظیم خانواده، رشد جمعیت کاهش یافت.
در سال‌های اخیر، سیاست‌های جمعیتی در ایران با تغییرات قابل توجهی روبه‌رو بوده است. افزایش نرخ باروری و کاهش سن ازدواج از جمله اهدافی بوده که مورد توجه سیاستگذاران قرار گرفته‌اند. این سیاست‌ها بیشتر بر حمایت از خانواده‌ها و ارائه تسهیلات برای جوانان به منظور ترغیب به فرزندآوری تمرکز داشته‌اند. درواقع نگرانی از پیری جمعیت باعث شد دولت این سیاست‌های تشویقی را در پیش گیرد. با این حال، این سیاست‌ها چندان نتوانسته‌اند نرخ باروری را به سطح جایگزینی برسانند.
از طرفی هم با پیشرفت‌های پزشکی و بهبود شرایط زندگی، امید به زندگی افزایش یافته و درصد افراد سالمند در جامعه رشد کرده است. این پدیده می‌تواند چالش‌هایی از جمله نیاز بیشتر به خدمات بهداشتی و رفاهی خاص سالمندان را به وجود آورد. آثار این تغییرات جمعیتی بر جامعه چند وجه دارد. افزایش تعداد سالمندان می‌تواند فشار اقتصادی برای تأمین نیاز‌های ویژه این گروه سنی را ایجاد کند. همچنین، نیازمند برنامه‌ریزی دقیق‌تر در زمینه‌های تأمین اجتماعی و سلامت است تا بتوان از آثار منفی احتمالی جلوگیری کرده و شرایط بهتری برای همه اقشار جامعه فراهم کرد.
۳۰ اردیبهشت ماه مصادف با روز ابلاغ سیاست‌های کلی جمعیت از سوی مقام معظم رهبری است که به پیشنهاد سازمان ثبت احوال کشور و با تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی، به عنوان
به ثبت رسید.
در این راستا، خبرگزاری ایکنا در گفت‌و‌گو با رسول صادقی، رئیس مؤسسه تحقیقات جمعیت کشور و عضو هیئت علمی گروه جمعیت‌شناسی دانشگاه تهران به بررسی روند سالمندی جمعیت در کشورمان پرداخته است. وی بیش از ۳۱ کتاب، ۱۳۳ مقاله در مجلات معتبر علمی داخلی و خارجی و ۱۱۴ مقاله کنفرانسی در حوزه مسائل جمعیتی و مهاجرت منتشر کرده است. مشروح این گفت‌و‌گو را در ادامه می‌خوانید.
ایکنا ـ وضعیت ایران در حرکت به سمت سالمندی جمعیت را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
با توجه به اینکه سرعت گذار‌های باروری و ساختار سنی در ایران بسیار بالا بوده، بالطبع سالخوردگی جمعیت نیز در ایران با سرعت و شتاب بیشتری محقق می‌شود. در مباحث جمعیت‌شناسی، فرایند گذار به سالمندی یا به اصطلاح سالمند شدن یک جمعیت را زمانی در نظر می‌گیریم که سهم جمعیت سالمند، از ۷ درصد به ۱۴ درصد برسد، یعنی دو برابر شود. این دو برابر شدن که به اصطلاح نشان‌دهنده سالمند شدن جامعه است، در ایران در فاصله ۲۰ سال اتفاق می‌افتد.
برای مقایسه، در کشوری مانند فرانسه این فرایند حدود ۱۲۰ سال طول کشیده است، در حالی که در ایران در بازه زمانی بسیار کوتاهتری رخ می‌دهد؛ بنابراین مسئله و چالش اصلی در ایران، سرعت و شتاب این پدیده است که در مدت زمان کوتاهی در حال وقوع است. به عبارتی، از سال ۱۴۰۰ تا سال ۱۴۲۰ شاهد دوران سالمند شدن جمعیت ایران خواهیم بود و با توجه به روند فعلی تحولات جمعیتی، در سال ۱۴۲۰ بیش از ۱۵ درصد جمعیت کشور را سالمندان تشکیل خواهند داد. البته سن سالمندی را ۶۵ سال به بالا در نظر می‌گیریم، از این رو ممکن است در برخی موارد ۶۰ سال به بالا در نظر گرفته شود که در این صورت زودتر شاهد این فرایند خواهیم بود.
ایکنا ـ این روند چه پیامد‌های اقتصادی، اجتماعی و بهداشتی خواهد داشت؟
وقتی حجم بالایی از یک جامعه سالمند می‌شوند، از منظر اقتصادی، با افزایش سهم جمعیت سالمند که از بازار کار خارج می‌شوند، نیروی کار فعال و شاغل کشور کاهش خواهد یافت. از سوی دیگر، با توجه به افزایش طول عمر و دوره طولانی‌تری که افراد در سنین سالمندی به سر می‌برند، جمعیت دریافت‌کننده مستمری و حقوق بازنشستگی افزایش می‌یابد. این امر می‌تواند منجر به ایجاد ناترازی در صندوق‌های بازنشستگی شود، چراکه در سیستم فعلی، از حقوق جمعیت شاغل، کسورات بازنشستگی کسر شده و به بازنشستگان پرداخت می‌شود.
در حوزه سلامت نیز با افزایش سن جمعیت، نیاز به خدمات بهداشتی و درمانی به طور قابل توجهی افزایش می‌یابد. این موضوع فشار مضاعفی بر ساختار نظام سلامت کشور وارد خواهد کرد، چراکه با افزایش سن، اختلالات سلامتی و ناتوانی‌های جسمی نیز بیشتر می‌شود. از منظر جمعیت‌شناسی نیز سالخوردگی جمعیت می‌تواند بر کاهش نرخ باروری و افزایش نرخ مرگ و میر تأثیر گذاشته و در نهایت منجر به رشد منفی جمعیت شود.
بر این اساس است که بحث سالمندی جمعیت، به عنوان «انقلاب خاموش» مطرح می‌شود و می‌تواند تغییرات اجتماعی قابل توجهی در جامعه ایجاد کند. البته این فرایند می‌تواند برخی فرصت‌ها را نیز ایجاد کند، مانند رشد بازار خدمات مراقبت از سالمندان، اما عمدتاً سالخوردگی جمعیت به عنوان یک چالش اساسی مطرح بوده و در اولویت‌های سیاستی بسیاری از کشور‌های جهان قرار گرفته است.
ایکنا ـ چه راهکار‌هایی برای مقابله با این پیامد‌ها توصیه می‌کنید؟
در رابطه با راهکار‌های مقابله با این پیامدها، می‌توان به دو دسته راهکار اشاره کرد؛ راهکار‌های جمعیتی و راهکار‌های مرتبط با مدیریت سالخوردگی. در بخش راهکار‌های جمعیتی، افزایش نرخ باروری می‌تواند تا حدودی سهم جمعیت سالمند را کاهش دهد. از سوی دیگر، با توجه به افزایش طول عمر و تعداد بیشتر سالمندان، باید راهکار‌های مناسبی برای مدیریت این دوره از زندگی و تأمین نیاز‌های این قشر از جامعه اندیشیده شود. برای اینکه بتوانیم چالش‌های این موضوع را به حداقل برسانیم و از ظرفیت‌ها و فرصت‌هایی که این پدیده ایجاد می‌کند، بهره‌مند شویم، چند راهکار مطرح می‌شود که در قالب استراتژی‌های مواجهه با سالمندی مورد توجه قرار می‌گیرد.
یکی از این راهکارها، بحث «سالمندی سالم» است. یعنی افراد باید سبک زندگی سالمی داشته باشند تا در دوران سالمندی، فشار بر ساختار‌های نظارت بر سلامت به حداقل برسد. این سبک زندگی سالم و چکاپ‌های مختلف معمولاً از دوره پیشاسالمندی، تقریباً از ۴۰ - ۴۵ سالگی، باید مورد توجه قرار گیرد. به این معنا که زندگی افراد از لحاظ تغذیه، فعالیت فیزیکی، مدیریت استرس و تعاملات اجتماعی تقویت شود تا سبک زندگی سالم شکل گیرد.
موضوع دیگر، بحث «سالمندی مثبت» یا «Positive Aging» است. این مفهوم به این معناست که برخی از تصورات غالبی منفی درباره پیری را تغییر دهیم. برای مثال، این باور که سالمندی همراه با ناتوانی و از دست دادن مسئولیت است، باید اصلاح شود. با توجه به افزایش طول عمر، سالمندی خود به سه دوره تقسیم می‌شود: سالمندی جوان (حدود ۶۵ تا ۷۴ سال)، سالمندی پیر (حدود ۷۵ تا ۸۴ سال) و سالمندی کهنسال (بالای ۸۵ سال). در دوره سالمندی جوان و تا حدودی سالمندی پیر، سالمندان می‌توانند حضور و مشارکت اجتماعی فعالی داشته باشند. بنابراین، این تصور که سالمندان ناتوان هستند، تصور درستی نیست. در حالی که سالمندی همراه با انباشتی از تجربه، خردورزی و حتی ظهور استعدادها، نبوغ و نوآوری‌هایی است که ممکن است تا پیش از این به دلیل مشغله‌های کاری مجال بروز نیافته باشند. پس این تصویر باید تغییر کند، به ویژه در جامعه‌ای که در حال گذار به سالمندی است.
سومین استراتژی، بحث «سالمندی فعال» یا «Active Aging» است که شامل مشارکت اجتماعی و حتی مشارکت در بازار کار می‌شود. سالمندان می‌توانند به عنوان گروهی کارآفرین وارد چرخه تولید شوند یا با انجام کار‌های داوطلبانه اجتماعی، حضور پررنگتری در جامعه داشته باشند. همچنین، ساختار‌های اجتماعی مانند صندوق‌های بازنشستگی و زیرساخت‌های شهری باید متناسب با نیاز‌های سالمندان طراحی شوند تا امکان حضور و مشارکت آنها در جامعه فراهم شود. این اقدامات می‌توانند به مدیریت چالش‌های ناشی از سالخوردگی جمعیت کمک کنند و از ظرفیت‌ها و فرصت‌های این دوره بهره‌مند شوند.
فقط ذخیره مالی برای دوران سالمندی کافی نیست؛ ذخیره عاطفی و ارتباطی نیز اهمیت دارد؛ چراکه در این دوره نیاز است، شبکه ارتباطات اجتماعی و حمایت عاطفی در طول زندگی تقویت شود و همین امر باعث می‌شود سالمندان از انزوا و تنهازیستی، که یکی از مشکلات شایع این دوره است، دور بمانند. اینها استراتژی‌هایی هستند که می‌توانند پیامد‌های سالخوردگی جمعیت را کاهش دهند و جامعه‌ای سالمتر و با چالش‌های کمتر ایجاد کنند.
ایکنا ـ کشور ما چقدر به سمت اجرای این راهکار‌ها حرکت کرده است؟ با توجه به تمرکز سیاست‌ها بر فرزندآوری، آیا برنامه‌های مناسبی برای مدیریت جمعیت در حال پیر شدن داریم، علاوه بر سیاست‌های حمایتی فرزندآوری، برای سالمندان چه اقداماتی انجام شده است؟
متأسفانه در ایران عادت داریم که فقط هشدار دهیم، اما در عمل اقدامات کافی انجام نمی‌دهیم. در حوزه سالمندی، اگرچه «سند ملی سالمندان» تدوین و تصویب شده است، اما برنامه‌های آن به طور کامل اجرایی نشده است. درست است که افزایش باروری به سطح جانشینی و بالاتر از آن می‌تواند ساختار جمعیتی را تعدیل کند، اما کاهش باروری، خود یک چالش جدی است که باید به آن پرداخته شود. در عین حال، سالخوردگی جمعیت نیز نیازمند برنامه‌ریزی و اقدامات عملی است که تاکنون به اندازه کافی محقق نشده است.
اینکه تا چه اندازه در حوزه سالمندی فعال، مثبت و سالم حرکت می‌کنیم، در عمل اتفاق خاصی در این زمینه نیفتاده است و این موضوع نیازمند آن است که وزارت بهداشت روی سبک زندگی سالم کار کند، وزارت رفاه بر رفاه و امنیت اقتصادی سالمندان متمرکز شود و شهرداری‌ها به موضوع شهر دوستدار سالمند و تناسب‌سازی فضا‌های شهری برای سن سالمندی بپردازند و...؛ بنابراین به هر حال سالخوردگی جمعیت در ایران در حال وقوع است و ۲۰ سال زمان زیادی نیست (که چهار سال آن هم گذشته است). اما ساختار‌های اقتصادی، اجتماعی و حتی شهری ما هنوز آمادگی ورود به این دوره را ندارند. به نظر می‌رسد که هنوز ورود عملیاتی به این موضوع انجام نشده و حتی اگر سیاست‌ها و برنامه‌هایی وجود داشته باشد، به مرحله اجرا نرسیده است.
ایکنا ـ در رابطه با توزیع جمعیت، کدام منطقه از کشورمان با تمرکز جمعیت مواجه است؟
یکی دیگر از چالش‌های کشور ما در این حوزه، عدم تعادل‌های منطقه‌ای و پراکنش فضایی نابرابر جمعیت در ایران است. این مسئله تا حدی تابع شرایط اقتصادی و تمرکز سیاسی است. تمرکز اقتصادی و سیاسی در پایتخت، باعث شده است که عمده جمعیت ایران در تهران متمرکز شود. برای مثال، تهران به تنهایی جمعیتی معادل هزار شهر ایران را در خود جای داده است. این امر نشان‌دهنده، تمرکز جمعیتی شدید در پایتخت است. همچنین، هر سال به دلیل مهاجرت، جمعیت پیرامون تهران نیز افزایش می‌یابد. تقریباً یک چهارم مهاجرت‌های بین استانی کشور، به سمت استان تهران انجام می‌شود و این عدم تعادل روزبه‌روز بیشتر می‌شود. درواقع نیازمند سیاستگذاری در حوزه توزیع مناسب جمعیت و آمایش سرزمینی هستیم و اگر این اتفاق نیفتد، تمرکز جمعیت در تهران از یک سو و خالی شدن مناطق مرزی از سوی دیگر، می‌تواند چالش‌های جدی ایجاد کند.
آثار این مسئله فقط به حوزه جمعیتی محدود نمی‌شود، بلکه چالش‌های اجتماعی و حتی محیط زیستی نیز به همراه دارد. به ویژه آلودگی هوای تهران و پیرامون آن، ردپای اکولوژیکی و فشار جمعیتی که در این منطقه وجود دارد و معضل ترافیک که عمدتاً ناشی از همین تمرکز بیش از حد جمعیت است، از جمله این مشکلات هستند.
ایکنا ـ در هر دوره با تغییر دولت‌ها، موضوعات مختلفی از جمله جابجایی پایتخت و ... برای حل این مسائل مطرح می‌شود، اما در عمل چه سیاستی می‌تواند راه‌حل واقعی این مشکلات باشد؟
مهمترین سیاست‌ «آمایش سرزمینی» و توزیع عادلانه امکانات است. قرار نیست پایتخت را جابه‌جا کنیم، بلکه باید از تمرکززدایی از پایتخت را آغاز کنیم. چرا همه منابع، فرصت‌ها و امکانات باید در تهران متمرکز باشند؟ چرا بخشی از این امکانات در سایر مناطق کشور توزیع نشوند؟ برای مثال، وزارت میراث فرهنگی و گردشگری می‌تواند در اصفهان مستقر باشد، یا وزارتخانه‌های دیگر در استان‌های مختلف پراکنده شوند. باید برای هر استان یک تعریف و مأموریت عملیاتی متناسب با ظرفیت‌های آن داشته باشیم و فرصت‌ها را بر همین اساس توزیع کنیم، این شرایط می‌تواند بخشی از بازگشت جمعیت از پایتخت را رقم بزند.
مسئله اصلی که باعث مهاجرت به تهران می‌شود، اشتغال است. بسیاری از افراد صرفاً به دلیل یافتن شغل مجبور به مهاجرت به تهران می‌شوند. ایجاد و توسعه فرصت‌های شغلی در شهر‌های دوم و سوم کشور، به ویژه در مناطق مرزی مانند کردستان، آذربایجان غربی، اردبیل و ایلام و ... ضروری است. بسیاری از مردم این مناطق به دلیل نبود فرصت‌های شغلی و توسعه‌نیافتگی مناسب مجبور به مهاجرت به پایتخت می‌شوند. اگر در این زمینه برنامه‌ریزی شود و منابع و امکانات به صورت متعادل توزیع شود، قطعاً بخشی از جمعیت ساکن در تهران به شهر‌های خود بازخواهند گشت و جریان مهاجرت تعدیل خواهد شد؛ اما تا زمانی که این اتفاق نیفتد، مهاجرت به سمت تهران و پیرامون آن ادامه خواهد یافت.
ایکنا ـ براساس پیش‌بینی‌های جمعیتی ایران در سال‌های آینده چه تغییری خواهد کرد؟
روند فعلی نشان می‌دهد که به دو دلیل اصلی - کاهش باروری و سالخوردگی جمعیت - نرخ رشد جمعیت کشور هر چند مثبت است، اما رو به کاهش است. براساس پیش‌بینی‌های جمعیت‌شناسی، از حدود سال ۱۴۲۵ به بعد، نرخ رشد جمعیت متوقف شده و حتی به رشد منفی میل خواهد کرد. یعنی به جای افزایش جمعیت، کاهش جمعیت آغاز می‌شود و این مسئله به صورت ملموس خود را نشان خواهد داد. در واقع، سالخوردگی جمعیت ایران در حال وقوع است. پیش‌بینی می‌شود که جمعیت کشور تا حدود ۹۴ تا ۹۵ میلیون نفر افزایش یابد و پس از آن، روند کاهشی آغاز شود. این پیش‌بینی‌ها برای دوره‌های کوتاه‌مدت و میان‌مدت مطرح شده‌اند.
در پیش‌بینی‌های بلندمدت، اگر این روند کاهشی ادامه یابد، ممکن است جمعیت کشور حتی به حدود ۵۰ میلیون نفر هم کاهش پیدا کند. البته این در صورتی است که شرایط فعلی تداوم داشته باشد. همین نگرانی باعث شده که سیاست‌ها، قوانین و برنامه‌هایی برای افزایش باروری تدوین شود تا از چالش رشد منفی جمعیت جلوگیری کنیم. زیرا وقتی کشوری وارد فاز رشد منفی جمعیت شود، خروج از این وضعیت بسیار پیچیده خواهد بود.
ایکنا ـ اگر وارد رشد منفی شویم، چقدر زمان می‌برد تا بتوان این روند را اصلاح کرد؟
این فرآیند بسیار پیچیده خواهد بود. تجربه جهانی نیز نشان داده که به جز چند کشور معدود که توانسته‌اند از طریق مهاجرپذیری، رشد منفی را کاهش دهند یا به نزدیک صفر برسانند، اما سایر کشور‌ها با دشواری‌های زیادی روبه‌رو بوده‌اند.
ایکنا ـ چه راهبرد‌هایی در زمینه مدیریت جمعیت ایران در بلند مدت و حتی کوتاه مدت باید پیش گرفته شود؟
در مورد راهبرد‌های مدیریت جمعیت ایران، باید به سیاست‌های کلی جمعیت اشاره کرد که شامل ۱۴ بند است. اجرای صحیح این سیاست‌ها می‌تواند بسیاری از چالش‌های فعلی را حل کند. در این سیاست‌ها مواردی مانند افزایش باروری به بالاتر از نرخ جانشینی، تسهیل ازدواج و تحکیم خانواده، ایجاد فرصت‌های شغلی، توجه به آمایش سرزمینی با در نظر گرفتن محدودیت‌های منابع آبی و محیط زیستی و مدیریت مهاجرت‌های داخلی و خارجی مورد توجه قرار گرفته‌اند. اگر این موارد در چارچوبی برنامه‌محور و منسجم دنبال شوند، می‌توان چالش‌های جمعیتی را مدیریت کرد. البته برای تحقق این امر به عزم جدی، مدیریت مبتنی بر نظرات کارشناسی و ساختار‌های اجرایی توانمند نیاز داریم.
نکته مهم دیگر نقش مردم در این فرآیند است. همراهی مردم و میزان پذیرش آنها از سیاست‌ها بسیار تعیین‌کننده است. همچنین فضای اقتصادی و اجتماعی جامعه و میزان امیدواری که در مردم ایجاد می‌کند، می‌تواند بر روند‌های جمعیتی مانند ازدواج و فرزندآوری تأثیر مستقیم داشته باشد. یک چشم‌انداز مثبت و امیدبخش می‌تواند روند‌های باروری و ازدواج را بهبود ببخشد.
ایکنا ـ با توجه به اینکه هر کشوری ویژگی‌های خاص خود را دارد، آیا تجربه مثبتی در کشور‌های دیگر در زمینه مسائل جمعیتی وجود داشته که بتوانیم از آنها استفاده کنیم؟
تجربه مثبت هم در بحث مدیریت مهاجرت و هم سالخوردگی جمعیت وجود داشته است و چه بسا در برخی کشورها، فرصت‌ها و ظرفیت‌های این مسئله بیش از چالش‌ها خود را نشان داده است. اما یک سیاست موفق در یک کشور ممکن است در کشور دیگر نتیجه‌بخش نباشد؛ از این رو باید آن سیاست‌ها متناسب با وضعیت اقتصادی، نگرش‌های مردم، نظام ایدئولوژیکی، دینی و مذهبی، هنجار‌های جنسیتی و شرایط زیست باشد.
برای مثال، در برخی کشور‌ها حدود ۴ تا ۵ درصد از تولید ناخالص داخلی به سیاست‌های جمعیتی اختصاص می‌یابد، در حالی که در ایران این رقم بسیار کمتر است؛ بنابراین حمایت از برنامه‌ها حائز اهمیت است و اینکه اجرای برنامه‌ها و سیاست‌ها چگونه است و آیا در چه مباحثی موفق یا ناموفق است و دلایل ناموفقیت در چیست، مورد توجه قرار گیرد و در واقع موفقیت سیاست‌ها به عوامل مختلفی مانند میزان حمایت مالی، کیفیت اجرا، ارزیابی مستمر و انعطاف‌پذیری در برابر تغییرات بستگی دارد.
تجارب بین‌المللی نشان می‌دهد که خدماتی مانند مراقبت از کودکان(مهدکودک‌ها و نظام‌های مراقبتی) و ایجاد شهر‌های دوستدار کودک می‌توانند تأثیر مثبتی بر تمایل خانواده‌ها به فرزندآوری داشته باشند. نکته کلیدی این است که در اجرای این سیاست‌ها فقط دولت نقش ندارد، بلکه شهرداری‌ها، بخش خصوصی و مهمتر از همه، مردم به عنوان مخاطبان اصلی این برنامه‌ها نقش تعیین‌کنند‌ه‌ای دارند. به جای یک سیاست موردی باید بسته‌های سیاستی وجود داشته باشد. مثلاً مشوق مالی می‌تواند طبقات پایین اجتماعی را هدف قرار دهد، مهدکودک‌ها می‌تواند طبقه متوسط جامعه را هدف قرار دهد که اینها بستگی به این دارد که نیاز‌های همه گرو‌ها در بسته‌های سیاستی مورد توجه قرار گرفته شده است یا خیر. این موارد می‌تواند موفق بودن یا نبودن سیاست‌ها را مشخص کند.
ایکنا ـ درباره برنامه‌های جدید مؤسسه تحقیقات جمعیتی هم توضیح دهید که تمرکز مؤسسه بر چه مباحثی خواهد بود؟
این مؤسسه پژوهشی است و زیر نظر وزارت علوم فعالیت می‌کند، این مؤسسه با حدود ۳۰ سال سابقه، برنامه‌های خود را بر پژوهش‌های کاربردی و سیاست‌محور متمرکز کرده است. هدف اصلی این مؤسسه، خروج از پژوهش‌های صرفاً نظری و حرکت به سمت پژوهش‌هایی است که بتوانند در سیاستگذاری‌های کلان مؤثر واقع شوند و اثربخشی اجتماعی داشته باشند. برای مثال، این مؤسسه در زمینه مدیریت مهاجرت داخلی، سند مدیریت مهاجرت‌های داخلی را تهیه کرد که شامل راهبرد‌های عملی برای تعدیل و مدیریت جریان‌های مهاجرتی است. همچنین این مؤسسه به ارزیابی سیاست‌ها و برنامه‌های اجراشده می‌پردازد تا نقاط قوت و ضعف آنها را شناسایی کند و پیشنهادات اصلاحی ارائه دهد. بخش دیگری از فعالیت‌های مؤسسه، شناسایی مسائل نوپدید در حوزه جمعیت و بررسی نگرش‌های مردم است تا شکاف بین سیاست‌ها و انتظارات عمومی را کاهش دهد.
گفت‌و‌گو از سمیه قربانی
انتهای پیام