دیپلماسی فرهنگی شیعی، یک پروژه پیچیده و چندلایه است که ریشه در اصل قرآنی «دعوت» دارد و میکوشد با ابزارهای نوین، پیامهای سهگانه «عقلانیت، عدالت و معنویت» را به جهان عرضه کند.
ابزارها و تأثیرات دیپلماسی فرهنگی در ترویج فرهنگ شیعی دیپلماسی فرهنگی شیعی، یک پروژه پیچیده و چندلایه است که ریشه در اصل قرآنی «دعوت» دارد و میکوشد با ابزارهای نوین، پیامهای سهگانه «عقلانیت، عدالت و معنویت» را به جهان عرضه کند. در قرن بیستویکم، قدرت ملتها دیگر صرفاً به توان نظامی و اقتصادی آنها خلاصه نمیشود. «قدرت نرم» (Soft Power)، یعنی توانایی جذب و اقناع دیگران از طریق فرهنگ، ارزشها و ایدهها، به یکی از مؤلفههای اصلی نفوذ و تأثیرگذاری در عرصه جهانی بدل شده است. «دیپلماسی فرهنگی» ابزار اصلی این قدرت نرم است؛ تلاشی هوشمندانه برای ایجاد تفاهم و معرفی جاذبههای یک تمدن به دیگر ملتها. در این میان، جهان تشیع و بهویژه جمهوری اسلامی ایران بهعنوان کانون اصلی آن، در دهههای اخیر فعالیتهای گستردهای را در این حوزه آغاز کرده است. با این حال، این تلاشها غالباً یا در هیاهوی مسائل سیاسی و منازعات منطقهای نادیده گرفته میشوند، یا با سوءظن و بهعنوان تبلیغات سیاسی صرف نگریسته میشوند. این وضعیت، ما را با یک پرسش بنیادین روبهرو میکند: ماهیت و مبانی دیپلماسی فرهنگی شیعی چیست، این دیپلماسی با تکیه بر کدام پیامها و از طریق چه ابزارهایی عمل میکند، و تا چه حد توانسته است در گذار از چالشها، به معرفی چهرهای اصیل و جذاب از فرهنگ شیعی در جهان کمک نماید ؟ در همین خصوص رضا ملازاده یامچی ، پژوهشگر دینی، یادداشتی در اختیار ایکنای خراسانرضوی قرار داده است که در ادامه میخوانیم؛ دیپلماسی فرهنگی در ادبیات مدرن یک مفهوم جدید است، اما ریشههای آنرا میتوان در اصول بنیادین اسلامی جستوجو کرد. این فعالیت، در واقع، ترجمان نوین همان اصل قرآنی «دعوت» است. قرآن کریم، راهبرد تعامل فکری و فرهنگی با جهان را بر سه پایه استوار میکند: دعوت مبتنی بر حکمت: اصل بنیادین، «دعوت» به راه حق است، اما قرآن بلافاصله روش آن را نیز تعیین میکند: « ادْعُ إِلَىٰ سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَجَادِلْهُم بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ » (نحل، ۱۲۵). این آیه، نقشه راه دیپلماسی فرهنگی است: تکیه بر استدلال (حکمت)، بیان جذاب و دلسوزانه (موعظه حسنه) و گفتوگوی محترمانه (جدال احسن). نفی هرگونه اکراه: قرآن با صراحت هرگونه تحمیل عقیده را نفی میکند: «لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ» (بقره، ۲۵۶). این اصل، مرز میان «دیپلماسی فرهنگی» (که بر جاذبه و اقناع استوار است) و «تبلیغات تهاجمی» را مشخص میکند. هدف، شناخت متقابل (تعارف): هدف از تعامل میان ملتها، نه سلطه، که شناخت است: «...وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا...» (حجرات، ۱۳). دیپلماسی فرهنگی، ابزار تحقق این «شناخت متقابل» در دنیای امروز است. پیامها و ابزارهای دیپلماسی فرهنگی شیعی دیپلماسی فرهنگی جهان تشیع، در تلاش است تا سه پیام یا «کالای فرهنگی» اصلی را به جهان عرضه کند: پیام «عقلانیت»: یکی از مهمترین وجوه تمایز تشیع، جایگاه برجسته «عقل» در منظومه معرفتی آن است. دیپلماسی فرهنگی شیعی میکوشد با برگزاری کنفرانسهای بینالمللی در مورد فلاسفه بزرگی چون ابن سینا، سهروردی و ملاصدرا، و ترجمه آثار فلسفی، چهرهای از اسلام ارائه دهد که نه تنها با عقلانیت در تضاد نیست، بلکه خود یکی از بزرگترین تولیدکنندگان حکمت و فلسفه در تاریخ بوده است. این پیام، بهویژه برای نخبگان و دانشگاهیان غربی جذابیت دارد. پیام «عدالت»: دومین پیام محوری، گفتمان «عدالتخواهی و مقاومت در برابر ظلم» است که ریشه در حماسه عاشورا و سیره ائمه(ع) دارد. این پیام، با جنبشهای عدالتخواه و ضد استعماری در سراسر جهان، از آمریکای لاتین تا آفریقا، ارتباط برقرار کرده و یک زبان مشترک برای مبارزه با بیعدالتیهای جهانی فراهم میکند. پیام «معنویت»: در جهانی که از اضطراب و پوچی رنج میبرد، عرفان و معنویت اسلامی ـ شیعی، کالایی بسیار گرانبهاست. ترویج آثار و اندیشههای شاعران عارفی چون مولانا و حافظ (که میراث مشترک جهان اسلام و ایران هستند)، و معرفی هنر اسلامی سرشار از رمز و راز، پاسخی به عطش معنوی انسان معاصر است. این پیامها از طریق ابزارها و نهادهای مشخصی ترویج میشوند: مؤسسات آموزشی و دانشگاهی: نهادهایی چون «جامعة المصطفی العالمیة» با پذیرش دانشجو از سراسر جهان، به تربیت سفیران علمی و فرهنگی میپردازند. همچنین، ایجاد کرسیهای شیعهشناسی در دانشگاههای معتبر جهان، به معرفی آکادمیک این مکتب کمک میکند. نهادهای فرهنگی و ارتباطی: سازمانهایی چون «مجمع جهانی اهل بیت(ع)» و «سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی» با ترجمه و نشر هزاران کتاب به زبانهای مختلف، برگزاری هفتههای فرهنگی و اعزام مبلغان، نقشی کلیدی در این زمینه ایفا میکنند. کنفرانسها و همایشها: برگزاری رویدادهای بینالمللی با موضوعاتی چون گفتوگوی ادیان، حقوق بشر اسلامی و بزرگداشت شخصیتهای علمی، فرصتی برای تعامل مستقیم نخبگان و ارائه دیدگاههاست. مهمترین چالشی که دیپلماسی فرهنگی شیعی، بهویژه از سوی ایران، با آن روبهروست، مرز باریک میان «دیپلماسی فرهنگی» و «تبلیغات سیاسی» (پروپاگاندا) است. شبهه فعالیت فرقهای: منتقدان، این فعالیتها را تلاشی برای «شیعهسازی» و ایجاد تفرقه در جهان اسلام میدانند. در پاسخ باید گفت، در حالیکه معرفی مذهب تشیع بخشی از این فعالیتهاست، اما هوشمندانهترین و مؤثرترین بخش دیپلماسی فرهنگی، تمرکز بر وجوه «جهانشمول» فرهنگ اسلامی ـ ایرانی مانند عرفان، فلسفه و عدالتخواهی است که فراتر از مرزهای فرقهای، با فطرت انسانها سخن میگوید. شبهه ابزار سیاسی بودن: هرگاه این فعالیتها بیش از حد به مواضع سیاسی روز گره بخورد، از «قدرت نرم» و قدرت جاذبه فرهنگی آنها کاسته میشود. موفقیت دیپلماسی فرهنگی در گرو آن است که بتواند استقلال و اصالت فرهنگی و علمی خود را از نوسانات سیاسی روز حفظ کند و بهعنوان یک «دیپلماسی حکمت» عمل کند، نه صرفاً بازوی یک «دیپلماسی سیاسی.» در پاسخ به پرسش آغازین، دیپلماسی فرهنگی شیعی، یک پروژه پیچیده و چندلایه است که ریشه در اصل قرآنی «دعوت» دارد و میکوشد با ابزارهای نوین، پیامهای سهگانه «عقلانیت، عدالت و معنویت» را به جهان عرضه کند. این تلاشها توانسته است تا حد زیادی به شکستن تصویر کلیشهای و خشونتآمیز از اسلام و تشیع (که توسط رسانههای غربی و گروههای تکفیری ترویج میشود) کمک کرده و شبکهای از نخبگان و علاقهمندان به فرهنگ اسلامی-ایرانی را در سراسر جهان ایجاد کند. با این حال، موفقیت نهایی این دیپلماسی در گرو حرکت هوشمندانه بر مرز باریک میان «ارائه جذاب فرهنگ» و «تحمیل سیاست» است. هرچه این دیپلماسی بتواند بر وجوه انسانی و جهانشمول حکمت و هنر خود تأکید بیشتری ورزد و از زبان «جدال احسن» و «تعارف» بهجای زبان تقابل بهره گیرد، تأثیرگذاری و نفوذ معنوی آن در قلبها و ذهنهای مردمان جهان بیشتر میشود. میراث تشیع، گنجینهای آنچنان غنی است که برای تأثیرگذاری، نیازی به فریاد ندارد؛ تنها کافی است که به زیبایی و حکمت، عرضه شود. منابع: 1. قرآن کریم: به عنوان منبع اصلی برای مبانی نظری دعوت و گفتوگو. (سوره نحل، آیه ۱۲۵؛ در باب روش دعوت) (سوره بقره، آیه ۲۵۶؛ در باب نفی اکراه) (سوره حجرات، آیه ۱۳؛ در باب فلسفه تنوع و شناخت متقابل) 2. آثار مرتبط با نظریه دیپلماسی: آثار جوزف نای (Joseph Nye) در باب «قدرت نرم» (Soft Power) به عنوان چارچوب نظری بحث. 3. اسناد و وبسایتهای نهادهای رسمی: وبسایتها و انتشارات نهادهایی چون «جامعة المصطفی العالمیة»، «مجمع جهانی اهل بیت (ع)» و «سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی» برای شناخت ساختارها و فعالیتهای عملی. 4. آثار کلاسیک اسلامی: آثار فلاسفه و عرفای بزرگ اسلامی (مانند ابن سینا، ملاصدرا، مولانا) که محتوای اصلی پیام فرهنگی را تشکیل میدهند. 5. تحقیقات و مقالات آکادمیک معاصر: مقالات علمی ـ پژوهشی در حوزه روابط بینالملل، مطالعات فرهنگی و علوم سیاسی که به تحلیل سیاست خارجی و دیپلماسی عمومی و فرهنگی ایران و جهان تشیع پرداختهاند. انتهای پیام