ابراهیم امینی، پیشکسوت قرآنی همدان گفت: بعد از اتمام خدمتم در کسوت معلمی برنامه خاصی برای بازنشستگی نداشتم؛ انگار راه و نوع خدمت خودش سر راهم قرار میگرفت، برای برگزاری جلسات قرآن، کار کردن در حوزه تفسیر و حضور در مسجد قمر بنیهاشم(ع) و اکنون نی...
روایت جهاد و خدمتی که زیر سایه معلمی قد کشید + عکس ابراهیم امینی، پیشکسوت قرآنی همدان گفت: بعد از اتمام خدمتم در کسوت معلمی برنامه خاصی برای بازنشستگی نداشتم؛ انگار راه و نوع خدمت خودش سر راهم قرار میگرفت، برای برگزاری جلسات قرآن، کار کردن در حوزه تفسیر و حضور در مسجد قمر بنیهاشم(ع) و اکنون نیز کمک در ساخت مسجد پیامبر اعظم(ع) از قبل برنامهریزی و هدفگذاری نداشتم و خداوند مرا لایق دانست که جرعهای از عطر قرآن را بچشم و تمام اینها را از دعای مادر میدانم. به مناسبت روز معلم قرار است با یک پیشکسوت قرآنی که یک معلم بازنشسته آموزش و پرورش است دیدار داشته باشیم، این روزها درگیر فعالیتهای جهادی برای ساخت مسجدی در شهرک فرهنگیان است و اگر میخواهیم با او دیداری داشته باشیم فرصتی نیست مگر در مدرسه هنگام نماز ظهر یا مسجد در حال ساخت و قرار دیدار و مصاحبه ما در مسجد است. این معلم بازنشسته با وجود اینکه 16 سالی از بازنشسته شدنش میگذرد اما هنوز هم با دانش آموزان در ارتباط است، به صورت جهادی در مدارس به عنوان پیش نماز که اغلب مدارس استان همدان با کمبود امام جماعت روبرو هستند حضور پیدا میکند و بعد از نماز جلسه قرآنش دایر است. بقیه تایم روزانه خود را هم وقف ساخت مسجدی در شهرک فرهنگیان کرده که 10 سالی از آغاز ساخت آن میگذرد اما به دلیل محدود بودن کمکهای مردمی هنوز نیمه ساخته است. نمای بیرونی مسجد را که میبینیم به نظر تا تکمیل آن خیلی راه دارد، بیرون از مسجد ساخت و سازی نیست و امور ساخت و ساز داخل آن باقی مانده است، به استقبال ما میآید و ما را به طبقه پایین مسجد که پایگاه و حسینیه است راهنمایی میکند. انتظار میرود داخل مسجد، فضای خاکی و شلوغ در حال ساخت و ساز باشد، اما با فضایی شبیه سایر مساجد روبرو میشویم، با وجود اینکه هیچ کدام از امور نازککاری مسجد آماده نشده اما در همان جا فضایی برای برپایی نماز و جلسات قرآن و برگزاری کلاسهای مختلف فراهم شده است و این نشان از دغدغه قرآنی هیئت امنا و اهالی است. ابراهیم امینی، معلم بازنشسته، پیشکسوت قرآن، رزمنده دوران دفاع مقدس و جهادگر همدانی در گفتوگو با ایکنا از همدان، اظهار کرد: طی این 16 سالی که بازنشسته شدهام فقط به امور جهادی و قرآنی پرداختم. پیش از انقلاب در سال 1354 با ورود به دانشسرای مقدماتی به آموزش در مقطع ابتدایی مشغول بودم، پس از انقلاب هم در رشته معارف دانشگاه تربیت معلم تهران ادامه تحصیل دادم، مدتی در مقطع راهنمایی و بعد از آن در مقطع دبیرستان به تدریس مشعول بودم. علاقه زیادی به تفسیر قرآن داشتم، حدود 25 سال است که در زمینه تفسیر و البته بیشتر در زمینه تدبر ورود کردهام. فعالیتهای قرآنی ما با عنوان جلسات قرآن سیدالشهدا(ع) حدود 20 سال است که هم به صورت حضوری و هم طی چند سال اخیر در فضای مجازی فعال است. نقطه عطف ورود به حوزه قرآن؛ از حرم امام رضا(ع) پیش از انقلاب با جلسات قرآن آشنایی داشتم اما بعد از انقلاب با وجود اینکه معلم مقطع دبیرستان بودم و رشته تخصصیام دینی و قرآن و عربی بود در روخوانی قرآن ضعف داشتم. حدود سال 1378 سفری به مشهد داشتم، هر شب در کنار پنجره فولاد بیماران و معلولان زیادی میدیدم که به امام رضا(ع) دخیل بستهاند، به جای خود بیشتر برای آنها دعا میکردم احساس میکردم خودم چیزی نمیخواهم تا اینکه شب آخر به دلم افتاد از امام رضا(ع) چیزی به عنوان هدیه بگیرم، حتی چیزی به زبان نیاوردم فقط در دل از امام رئوف هدیهای خواستم. در آن زمان هر سال در دبیرستان امیرالمومنین(ع) شهرک فرهنگیان در ماه مبارک رمضان جلسه قرآن برگزار میشد؛ کودکان و نوجوانان در این جلسه حضور پیدا میکردند اما تا آخر ماه رمضان رفته رفته این شرکت کنندهها به صفر میرسید و کسی دیگر باقی نمیماند. بعد از سفر مشهد، با حاج حسین قرهباغی استاد قرآن که در شهرک فرهنگیان بود بیشتر آشنا شدم، تجوید و ترتیل را از او آموختم، در همان سال برای اولین بار مرکز جامعةالقرآن در همدان راه افتاد، کودکانی که برای روخوانی علاقه چندانی نشان نمیدادند اما برای کلاسهای حفظ این مرکز خیلی علاقمند شدند و رفته رفته قرآن آموزاتن بیشتر شد. برگزاری کلاسهای قرآن در مدارس بعد از بازنشستگی در دبیرستان نیز آموزش حفظ قرآن را برای کلاس دهمیها برگزار کردیم، حدود 16 نفر از این دانش آموزان به جامعةالقرآن رفتند و یک ساله حافظ کل قرآن شدند از جمله مهرداد نجفی که امروز از معلمان شاخص قرآنی در شهرستان بهار است. رفته رفته به تعداد قرآنیان اضافه میشد و این از عنایت امام رضا(ع) بود. در منزل مجموعه کامل المیزان را داشتم، آن را سال 1358 با اولین حقوقی که دریافت کردم خریداری کرده بودم، تا قبل از بازگشت از این سفر مشهد هربار تفسیر را میخواندم خسته میشدم، چون متوجه نمیشدم و آن را کنار میگذاشتم. بعد از این سفر نمیدانم چطور شد یک باره به خودم آمدم دیدم در مسجد قمر بنیهاشم(ع) شهرک فرهنگیان در حال بیان تفسیر قرآن بر اساس المیزان هستم. ورود به عرصه تفسیر چیزی برنامه ریزی شده برایم نبود اینکه بگویم خود برنامهریزی کردم و برای آن تلاش کردم و پیشرفت کردم، اصلا اینطور نبود بلکه لطفی از سوی امام رضا(ع) بود که در آن قرار گرفتم. فعالیتهای قرآنی ما رنگ و بوی دیگری گرفت، هم جلسات حفظ و هم ترتیل گسترش پیدا کرد، از همان سال طلاب زیادی از این مسجد (قمر بنیهاشم) به حوزه علمیه رفتند یعنی یک بُعد از کار ما تربیت طلبهها بود. این افراد با دید باز و مشورت حوزه علمیه را برای ادامه تحصیل انتخاب کردند. دیگر شب و روز سرم در قرآن بود، برای بیان تفسیر در مسجد مطالعه میکردم در کنار تفسیر المیزان آثار آیتالله جوادی را هم مطالعه میکردم، در آن زمان یعنی حدود 25 سال پیش آثار ایشان به صورت کتاب منتشر نشده بود، از حوزه علمیه نوارهای کاست سخنرانی ایشان را تهیه میکردم و جواب سوالاتم را از بین این سخنرانیها پیدا میکردم، کار سادهای نبود، امروز اینترنت و تکنولوژی در زمینه مطالعه بسیار یاری دهنده است. راه و نوع خدمت خودش سر راهم قرار میگرفت بعد از اتمام خدمتم در کسوت معلمی برنامه خاصی برای بازنشستگی نداشتم؛ انگار راه و نوع خدمت خودش سر راهم قرار میگرفت، مدتی در بهزیستی به عنوان کمک مربی مشغول شدم؛ بچههای کوچکی که نیاز به مراقبت داشتند، چون خودم بچه داشتم مشکلاتشان را درک میکردم و آنها را کمک میکردم مدتی شبها به منظور کمک به این کودکان در مرکز بهزیستی میماندم. در کل برای برگزاری جلسات قرآن، کار کردن در حوزه تفسیر و حضور در مسجد قمر بنیهاشم(ع) و بهزیستی اصلا برنامهریزی و هدفگذاری نداشتم، فکر میکنم خداوند مرا لایق دانست که جرعهای از عطر قرآن را بچشم و تمام اینها را از دعای مادر میدانم. هر چه داریم از سفره اهل بیت علیهمالسلام است، دوست داشتم بیش از این در حوزه قرآن پیشرفت کنم اما به همین هم راضی هستم و شکرگزار خدا. خود را مدیون دانش آموزان شهیدم میدانم در زمان جنگ معلم بودم و به صورت داوطلب و بسیجی به جبهه میرفتم یک بار هم بدون اجازه مادرم به جبهه نرفتم، بعد از بازنشستگی یک روز هم بیکار نبودهام، همیشه خود را بدهکار جوانان 15 و 16 سالهای میدانم که به نوعی دانش آموزان من بودند و باهم به جبهه میرفتیم و مثل گل پرپر شدند. باید بتوانم در قبال آنها جوابی داشته باشم که آنها جانشان را برای انقلاب دادند اما ما بعد از آنها چه کردیم. در حال حاضر بیشتر فعالیتهای قرآنی من در مدرسه است سعیام این است که بچهها را با قرآن و نماز انس دهم، در مقطع ابتدایی فضا برای کار کردن بیشتر است معلم و مدیر و معاون از آنجا که مرا میشناسند همکاری بیشتری دارند. در حال حاضر در 2 مدرسه ابتدایی جماران، شهید رستمی و شهید بهمنی در مقطع دبیرستان در شهرک فرهنگیان حضور دارم. طبق برنامهریزی صورت گرفته یک ساعت در هفته به صورت ثابت برای دانش آموزان ابتدایی در نظر گرفته شده که در نمازخانه حضور پیدا کنند شروع برنامه با نماز جماعت است بعد از آن احکام، سپس دانش آموزان حلقه میزنند و دور هم قرآن میخوانند خوشبختانه بیشتر بچهها تا به کلاس ششم برسند 50 درصد میتوانند قرآن را با ترتیل بخوانند. بیشترین زحمت بر دوش معلم آنهاست ما فقط با هدیههای کوچک سعی میکنیم آنها را تشویق کنیم. از کار برای قرآن لذت میبرم تعدادی از طلبههای قرآنی که قبلا از قرآن آموزان مسجد بودند در این آموزشهای قرآنی مدارس حضور دارند، اما ارتباط با دانش آموزان و کودکان و نوجوان روحیه خاصی را میطلبد و آنها خیلی هم وقت نمیکنند، باید بگویم در این عرصه به تنهایی کار میکنم، سنم بالا رفته و کم کم توانم کمتر میشود، گاهی خسته میشوم اما از کار برای قرآن لذت میبرم، بخصوص زمانی که نتیجه کارم را میبینم؛ چند شب پیش از مسجد به سمت منزل میرفتم در تاریکی کوچه دخترخانم جوانی با من سلام و احوالپرسی کرد، او را نمیشناختم، کمی که گذشتم دیدم به سمتم میآید، دوباره صدایم کرد و گفت میخواهم از شما تشکر کنم در حال حاضر لیسانس حقوق از دانشگاه الزهرا هستم، در مقطع ابتدایی در مدرسه ما حضور داشتید، کلاسهای قرآن شما روی من تاثیر مثبت و خوبی داشت از آن زمان حجاب و نماز و انس با قرآن را حفظ کردهام. آغاز فعالیت جهادی در مسجد پیامبر اعظم(ص) کلنگ این مسجد از 10 سال پیش زده شده است، حدود چهارسالی است در مسجد پیامبر اعظم(ص) مشغول ساخت و ساز هستم، قبل از آن با توجه به اینکه در مسجد قمر بنیهاشم(ع) مشغول فعالیت قرآنی بودیم و در کار جهادی بودیم به سراغم آمدند و برای ساخت مسجد کمک خواستند؛ امروز به عنوان مسئول مسجد در اینجا فعالیت میکنم. مردم به خاطر مشکلات اقتصادی در مضیقه هستند و با توجه به اینکه مسجد کاملا با کمکهای مردمی پیش میرود مراحل ساخت مسجد به کندی پیش میرود و البته به دلیل نبود بودجه بسیاری از امور را خودمان انجام میدهیم حتی در مواردی برای اینکه هزینه کرایه جرثقیل ندهیم تیرآهنهای مسجد را خود با استفاده از یک دستگاه ساده که در مسجد بود بالا میبردیم که متاسفانه انگشت یکی از افراد جهادگر که در ساخت مسجد کمک میکرد، قطع شد. بارها از مسئولان استانی درخواست کمک داشتیم اما کمکی برای مسجد ارائه نکردهاند. قرآن میگوید اگر متقین به حکومت برسند نماز برپا میدارند، نماز هم در مسجد باید برپا شود. مردم از مسئولین انتظار دارند جهادی کار کنند، یکی از قرآن آموزانم در لندن زندگی میکند، چندی پیش به همدان و مسجد آمد و گفت پروسه ساخت مسجد در آنجا که مسلمان نیستند خیلی راحت و سریعتر پیش میرود. البته خداوند کمک میکند در این مسجد از کمک 10 یا 20 هزار تومانی داشتیم تا کمک یدی خیران و جهادگران و برکت در همین است. مسجدمحوری؛ شعاری خوب اما در مقام اجرا کاری مشکل مسجدمحوری حرف و شعار خوبی است اما اجرایی شدن آن خیلی مشکل است، در شهرک فرهنگیان یک مسجد قمر بنیهاشم و مسجد پیامبر اعظم(ص) در حال ساخت وجود دارد، شهرکی با جمعیت 23 هزار نفر، مسجدی در کنار دانشگاه پیام نور هم وجود دارد اما به دلیل دوری از شهرک، فعال نیست حتی مدتی سعی کردم مسجد را فعال کنم اما متاسفانه به نتیجه نرسید. بعد از بازنشستگی سعی میکردیم بین مسجد و مدرسه پیوند ایجاد کنیم و دانش آموزانی را که میشناختیم را به مسجد جذب کنیم، با توجه به اینکه معلم بازنشسته بودم و در مدرسه حضور داشتم و اغلب مرا میشناختند جذب به این مسجد هم انجام میشد اما با توجه به شرایط فیزیکی مسجد پیامبر اعظم(ص) چون هنوز تکمیل نشده این جذب آنطور که باید صورت نگرفته است. در این مسجد برنامههای ثابت قرآنی وجود دارد، هرچند استقبال زیادی به ویژه در ایام سالتحصیلی وجود ندارد اما این برنامهها به صورت ثابت برگزار میشود؛ شنبهها شب حفظ قرآن، یکشنبه شب روخوانی، احکام و ... . مدرسه در مورد مسائل تربیتی برایم در اولویت است زمستانها هفتهای یک جلسه و تابستان هر روز در این بین حتی آنها را تشویق میکردیم سر کار بروند در کنار این فعالیتها حضور در نماز جمعه به صورت دسته جمعی و برنامههای تفریحی مثل کوه و استخر و اردو هم در برنامهها قرار دارد. برای من با این شرایط، مدرسه در زمینه تربیت اعتقادی در اولویت قرار دارد من کودکان را مانند نهالی میدانم که پایه اعتقادی آنها در مدرسه باید گذاشته شود. در مساجد باید به جوانان بها داده شود، متأسفانه بیشتر به دنبال کیفیت در ساخت مسجد و فضای فیزیکی آن هستیم در صورتی که اولویت مسجد جوانان فعال آن باید باشد. در فضای مجازی مباحث قرآنی خود را دنبال میکنیم معمولا سعی میکنیم نکات کاربردی را از آیات قرآن استخراج کنیم و در اختیار مخاطبان که بیشتر دانش آموزران و جوانان هستند قرار دهیم به طور مثال در حال حاضر بحث زندگی سالم و بدون استرس با توجه به 50 آیه قرآن و 50 روایت دنبال میشود. دو فرزند دارم، همسرم معلم پرورشی بازنشسته است، او هم در مسجد فعال است به ویژه در زمان جنگ با داعش در سوریه، بستههای حمایتی برای مدافعان حرم به کمک بانوان شهرک تهیه و ارسال میکردند که بارها بسیاری از فرماندهان مقاومت استان و سایر استانها برای تشکر از بستههای حمایتی آنها که حاوی جملات و عبارات و دعا برای پیروزی آنان به مسجد میآمدند و می گفتند این بستههای آجیل و سایر خوراکیها را به کودکان یتیم سوری میدادیم آنها هم این عبارات را سر در منزل خود چسباندهاند. یادآور میشود؛ برای مشارکت در امر مسجدسازی (پروژه ساخت مسجد پیامبر اعظم(ع)) علاقمندان میتوانند نذورات و خیرات خود را به شماره 6280231528894800 و شماره شبا IR170140040000014005417549 واریز کنند، همچنین برای کسب اطلاعات بیشتر با شماره 09183179738 تماس بگیرند. انتهای پیام