«در حال حاضر روند مسقط به دلیل شرایط خاص منطقه متوقف است و الان زمینهای برای این گفتگوها نمیبینیم، تا زمانی که بتوانیم بحران جاری را پشت سر بگذاریم و آن موقع تصمیم خواهیم گرفت که آیا وارد کار مجدد شویم یا نشویم یا اینکه روند کار چگونه باشد» این جملات را عباس عراقچی پس از دیدار دیپلماتیک خود در عمان بیان کرد. حدود دو ماه از روی کار آمدن عباس عراقچی به عنوان وزیرخارجه ایران میگذرد. در این مدت او به شش کشور در منطقه جنوب غرب آسیا، با هدف حمایت از فلسطین و اجماع علیه رژیمصهیونیستی سفر کرده است، تقریباً همان کشورهایی که شهید امیرعبداللهیان نیز به آنها سفر کرده بود تا مانع جنایتهای رژیمصهیونیستی علیه مردم غزه شود. حالا عراقچی هم در مسیر وزیر خارجه مقاومت گام برمیدارد. مواضع رئیسجمهور نیز در مورد جنایات اسرائیل و وقایع اخیر منطقه تاکنون بجا، منطقی و محکم بوده است. حمایت پزشکیان از مردم مظلوم غزه از یک طرف و محکومکردن جنایات رژیمصهیونیستی و تبیین آن در مقابل خبرنگاران از طرف دیگر، در کنشهای سیاسی ایشان نمود فراوانی داشته است؛ امری که به تعبیر برخی اصلاحطلبان برخلاف شعارهای ایشان مبنی بر تنشزدایی بوده و مانعی بر سر راه مذاکرات مستقیم با امریکاست. واقعیت این است که مواضع پزشکیان و عراقچی به مذاق اصلاحطلبان خوش نمیآید. آنها اعتقاد دارند در اوج جنگافروزیهای اسرائیل ما باید همه توانمان را برای مذاکره با امریکا به کار بگیریم و با جدا کردن حساب امریکا و اروپا، جبهه غرب را به سمت خودمان متمایل کنیم. نمونه آن مصاحبه یک دیپلمات اصلاحطلب بود که به روزنامه اصلاحطلب دیگر گفته بود: «درگیرشدن در تنش با اسرائیل و نوعی روزمرگی برای وزارت امور خارجه همان چیزی است که نتانیاهو میخواهد. نتیجه آن هم عدماعتماد جامعه غرب است، کمااینکه سخنگوی وزارت امور خارجه امریکا اعلام کرده است ما به سیاست اعلامی دولت پزشکیان مبنیبر مذاکرات اعتنا نمیکنیم، بلکه عملکرد و رفتار عملی آنها ملاک واکنش و قضاوت کاخ سفید خواهد بود، بنابراین باید نگاه کرد که در عمل دستگاه سیاست خارجی دولت چهاردهم در چند هفته گذشته چه گام مؤثری برای مذاکرات با غرب برداشته است.» در نمونه دیگر یک رسانه اصلاحطلب پیشنهاد مذاکره با قدرتهای بزرگ- بخوانید کدخدا- را در همین شرایط داده بود. سال گذشته در کشوقوس مذاکرات آتشبس، رفتارهای ریاکانه امریکا در قبال جنگ غزه، کارشناسان را وادار کرد به همدستبودن امریکا و اسرائیل در این جنایت گسترده علیه مسلمانان منطقه اذعان کنند چراکه در این یک سال تأمین سلاح و بودجه جنگ اسرائیل بر عهده امریکا بوده است. در این مدت امریکاییها در حالی که مشغول تأمین و ریکاوری اسرائیل برای جنگ در غزه و لبنان بودند، دائماً از لزوم آتشبس میگفتند و از عدمجدیت نتانیاهو در میز مذاکرات گلایه میکردند. واقعیت این است که اصلاحطلبان نیز به خوبی در جریان این موضوع هستند برای همین هم رغبت چندانی به موضعگیریهای عراقچی و پزشکیان علیه اسرائیل ندارند، چراکه میدانند این مواضع باعث تکدرخاطر امریکاییها شده و مذاکره مستقیم را عقب میاندازد. وضعیت کنونی منطقه به گونهای است که ایران و امریکا به واسطه درگیری اسرائیل با محور مقاومت، عملاً در یک جنگ نیمهرسمی به سر میبرند. طبیعی است که هرگونه اظهار نظر در مورد لزوم مذاکره از سوی هر طرف، ارسال پالس ضعف و پیام عقبنشینی به دشمن است، به همین علت امریکا نیز از هرگونه اظهارنظر در مورد مذاکره با ایران پرهیز میکند. در شرایطی که رژیمصهیونیستی در خاک لبنان عملیات میکند، در غزه نسلکشی میکند و صدها هزار نفر را آواره کرده است، اصلاحطلبان خواستار پیگیری مذاکره با امریکا از سوی پزشکیان هستند! حال از این طیف سیاسی باید پرسید که در موضوع جنگ اوکراین هم آیا طرفدار مذاکرات آتشبس بودهاند یا هرگونه مذاکرات صلحی را که از سوی پوتین مطرح میشد، منوط به خروج روسیه از خاک اوکراین میدانستند؟ با این تفاوت که اوکراین هم مجری سیاستهای امریکا شده بود و تسلیحات امریکایی برایشان ارسال میشد. منبع: جهان نیوز منبع: روزنامه جوان