سیدیعقوب حسینی، معلم قرآن روستاهای لردگان است که دغدغهمندانه و دلسوزانه تلاش دارد نه فقط دانشآموزانش بلکه ساکنان روستا با قرآن مأنوس و رفیق شوند، او توانسته است به برکت قرآن مورد اعتماد مردم باشد و بسیاری از اختلافات و مشکلات را در خانوادهها ...
معلمی که «طبیب دوار» روستایش است سیدیعقوب حسینی، معلم قرآن روستاهای لردگان است که دغدغهمندانه و دلسوزانه تلاش دارد نه فقط دانشآموزانش بلکه ساکنان روستا با قرآن مأنوس و رفیق شوند، او توانسته است به برکت قرآن مورد اعتماد مردم باشد و بسیاری از اختلافات و مشکلات را در خانوادهها و در جامعه حل کند. در مقام پاسداشت تلاش و کوشش والای معلمان سخنی زیباتر از کلام امیرالمؤمنین حضرت علی(ع) نمیتوان یافت که فرمودند: «کسی که به من یک حرف بیاموزد، مرا بنده خود کرده است». البته این شرافت و فضیلت برای معلم، زمانی ارزشمند است که بتواند این موهبت الهی را در وجود خود محقق سازد و با تمام وجود در جهت کمال و سعادت مردم جامعه به تعلیم و تربیت بپردازد. تاریخ این سرزمین مملو از معلمانی است که پیامبرگونه زیستند و همچون طبیبی دوار گشتند تا انسانهای گرفتار و رنجور را از کورسوی جهل و تاریکی به روشنای علم و دانایی رهنمون شوند. روز معلم بهانهای شد تا به گفتوگو با یکی از معلمان قرآن باسابقه و موفق چهارمحال و بختیاری بنشینیم که دغدغهمندانه و دلسوزانه تلاش دارد نه فقط دانشآموزانش بلکه ساکنان محله و شهر و روستایش با قرآن مأنوس و رفیق شوند. سیدیعقوب حسینی ، ۴۷ ساله اهل روستای سادات کینک از توابع شهرستان لردگان، دارنده کارشناسی ارشد علوم قرآن و حدیث از دانشگاه اصفهان، پژوهشگر و مؤلف چند عنوان کتاب با موضوعات دینی و قرآنی است. حسینی میگوید انس با قرآن به او کمک کرده است تا در فراز و نشیبهای مختلف زندگی دست عنایت الهی را در زندگی خود ببیند و بنابراین تلاش میکند شاگردانش و عموم مردم را نیز با این موهبت الهی آشنا و رفیق کند. این گفتوگو را با هم میخوانیم. ایکنا- در ابتدا خودتان را معرفی کنید. سیدیعقوب حسینی هستم از شهرستان لردگان، روستای سادات کینک که ۲۴ سال سابقه خدمت در آموزش و پرورش دارم و از سال ۸۰ تا کنون به تدریس درسهای قرآن، عربی و معارف اسلامی میپردازم و در سالهای اخیر نیز بهعنوان معاون پرورشی در دبیرستان شبانهروزی شهید بهشتی مُنج مشغول خدمت هستم. ایکنا- شما در زمینه آموزش قرآن به ساکنان شهرها و روستاهای محل خدمت نیز فعالیت دارید؟ بله، بنده چون در دوره کارشناسی در رشته زبان و ادبیات عرب به تحصیل پرداختم تسلط کافی را به قواعد روخوانی و تجوید قرآن کریم داشتم اما وقتی مشغول کار در روستاها شدم، میدیدم که اکثر قریب به اتفاق اهالی روستا قواعد روخوانی و روانخوانی و تجوید را نمیدانستند بنابراین هر جا برای خدمت حضور یافتم همواره مردمان منطقه را نیز در زمینه تجوید و روخوانی تحت تعلیم قرار میدادم و تلاش داشتم سطح سواد قرآنی آحاد جامعه ارتقا یابد. در کنار این آموزشها به بیان مباحث تدبر و تفسیر و احکام برای دانشآموزان نیز میپردازم و برای علاقهمندان جلساتی پیشبینی میشود. ایکنا- درباره تألیفات خودتان توضیح بدهید. بنده در ایام فراغت به مطالعه و پژوهش میپردازم و علاقه دارم همواره نکات جدید بیاموزم، بعد از آنکه موفق شدم در رشته علوم قرآن و حدیث به تحصیل بپردازم به نوشتن کتاب روی آوردم. «بایدها و نبایدها در قرآن» یکی از کتابهایم است که حدود ۱۰ سال پیش در نشر آصف شهرکرد به چاپ رسید. نحوه نگارش این کتاب به این ترتیب بود که ابتدا تمامی آیاتی را که با افعال امر یا نهی آغاز میشوند استخراج کردم و با استناد به تفسیرهای نمونه و المیزان، به تبیین مفاهیم بایدها و نبایدهای قرآنی پرداختم. این کتاب برای تمامی اقشار اعم از معلمان، دانشآموزان و آحاد مردم مفید بوده و با زبانی ساده و روان و عامهفهم تدوین شده است. ایکنا- انگیزه شما از تحصیل در رشته علوم قرآن و حدیث چه بود؟ بنده تا سال ۷۳ که در دوران دبیرستان تحصیل میکردم، آشنایی و الفت چندانی با کتاب آسمانی نداشتم اما روزی یکی از دوستانم جملهای گفت که حقیقتاً مرا متحول و شیفته قرآن ساخت، گویی جرقهای بود که آتش عشق به قرآن را شعلهور ساخت که تا امروز خاموش نشده است. دوستم در جمع دوستان از ما پرسید که کدامتان قرآن تلاوت میکنید که پاسخ همه ما منفی بود و برخیها گفتند که حتی در خانه قرآن ندارند، در آنجا بود که دوستم گفت: «کسی که قرآن نخواند، اصلاً مسلمان نیست». همین یک جمله کوتاه بسیار برایم سنگین و اثرگذار بود بنابراین فوراً یک جلد قرآن تهیه کردم که این کتاب همیشه با من بود و هنوز هم آنرا دارم و از روی آن تلاوت میکنم. خوشبختانه در دانشگاه در رشته زبان عربی تحصیل کردم که کمک شایانی در ترجمه و فهم آیات میکند و شیرینی انس با آیات و مفاهیم برایم چند برابر میشود و همین باعث شد عاشق و شیفته کلام وحی شوم و این مسیر را برای تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد ادامه دهم. ایکنا- زندگی قرآنی خودتان را توصیف کنید. هیچ امری در این جهان والاتر و لذتبخشتر از انس با قرآن، فهم مفاهیم و عمل به دستورات قرآنی نیست. بنده توانستم بهترین منزل، خودرو و بهترین خوراک و پوشاک را داشته باشم و تفریحات فراوانی بروم اما لذت هیچکدامشان به گرد پای الفت با قرآن نمیرسد و با شیرینی تلاوت و انس با قرآن برابری نمیکند. حقیقتاً زبانم از توصیف این لذت معنوی قاصر است و هر انسانی باید خودش آنرا تجربه کند. ایکنا- رابطه شما با دانشآموزان چگونه است و با چه راهکارهایی آنها را جذب قرآن میکنید؟ بنده در حال حاضر در آموزشگاه شبانهروزی شهید بهشتی مُنج مشغول خدمت هستم و تلاش دارم رابطه معلمی و شاگردی را تبدیل به یک ارتباط صمیمی و دوستانه کنم تا بتوانم دانشآموزان را با خود همراه سازم. برای جذب مخاطب کودک و نوجوان، بیشترین تأثیر را از طریق بیان داستانهای قرآنی دیدهام که تلاش میکنم در فرصتهای مختلف آنها را برایشان بازگو کنم. همچنین بارها و بارها برایم پیش آمده است که ردپای عنایت الهی و معجزه قرآن را در برهههای مختلف زندگی به چشم دیدهام که همواره این ماجراها را نیز برای شاگردانم بازگو و تأکید میکنم که اگر با قرآن رفیق باشیم خدا نیز هوای ما را دارد. در دبیرستان شبانهروزی همواره برنامههای دینی و قرآنی چه در صبحگاه و برنامههای مختلف مناسبتی و چه در خوابگاه برای دانشآموزان تدارک میبینم و در هر جلسهای که آیه و فرازی از کتاب وحی تلاوت شود، بنده حتیالامکان نکات کلیدی و درسهای آیه را برای نوجوانان بازگو میکنم. معاون پرورشی دانشآموزان را زیاد در اختیار ندارد زیرا آنها به امور آموزشی و فراگیری درس مشغولند بنابراین از دقایق اندک صبحگاه استفاده میکنم و تلاش دارم بیشترین مطلب و محتوای قرآنی را به آنها منتقل کنم و تربیت قرآنی به فضل الهی اتفاق بیفتد. صبحگاه مدرسه، بهترین فرصت پرداختن به قرآن و آشناسازی دانشآموزان با کلام وحی است تا یاد بگیرند و در زندگی خود نهادینه کنند. کد دانلود فیلم اصلی
ایکنا- یک نمونه از تجربههای عنایت الهی در زندگی خودتان را بازگو کنید. چند سال قبل که در اصفهان دانشجو بودم، روزهای چهارشنبه هر هفته از لردگان به اصفهان میرفتم و پنجشنبه باز میگشتم. یکبار شرایطی پیش آمد که پول کمی همراه داشتم یعنی با این تصور که قرار است با یکی از دوستان که خودرو داشت عازم دانشگاه شوم، پول زیادی همراهم برنداشتم. وقتی از روستا به لردگان آمدم و به اداره محل کار دوستم رسیدم که با هم عازم اصفهان شویم متوجه شدم که او ساعتی پیش حرکت کرده و رفته است. در آنجا یک لحظه مستأصل ماندم با پول اندکی که همراه داشتم چگونه به اصفهان بروم که ناگهان آیه «وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا» (عنکبوت/۶۹) از ذهنم گذشت و با قلب مطمئن و باور راسخ به این کلام نورانی به ترمینال رفتم و شرایطی پیش آمد که بنده با همین اطمینان قلبی به اصفهان رفتم، کلاسم را گذراندم و عصر پنجشنبه به منزل بازگشتم در حالی که فقط یکهزار تومان هزینه کردم. در آن روز بنده اعجاز قرآن را تجربه کردم و مصداق عینی آیه شریفه ذکر شده را به چشم دیدم. نظیر این کمکها و امدادهای کلام نورانی وحی را در زندگی فراوان تجربه داشتم. ایکنا- از برکات انس با قرآن در زندگی اجتماعی خودتان بگویید. تلاوت قرآن و تفکر در آیات وقت زیادی از انسان نمیگیرد و تلاوت روزانه یک جزء قرآن با یک برنامهریزی ساده و تقسیمبندی در طول روز به راحتی قابل اجراست که خداوند این توفیق را به بنده ارزانی داشته تا حلاوت انس و الفت با قرآن را درک کنم و به برکت این همراهی، اگرچه روحانی نیستم اما همه مردم تلقی یک روحانی و شیخ را از بنده دارند تا جایی که اختلافات یا مشکلات خود را به نزدم میآورند و خوشبختانه اعتماد مردم را همراه خودم دارم. چه بسیار مواردی که خانوادهها مشکلات خود را برایم بازگو میکنند و مشاوره میخواهند. بنده در تمامی برنامههای ترحیم اموات در شهر و روستاهای اطراف حضور دارم و قرآن تلاوت میکنم که در هیچیک از این جلسات از بیان نکات تفسیر و تدبر غافل نمیشوم و بلااستثنا حداقل یک آیه را برای حاضران ترجمه و تفسیر میکنم. ا لبته بنده صوت زیبایی ندارم اما به برکت با قرآن بودن مورد لطف و محبت مردم هستم و دوست دارند که در جلسات و برنامههای آنها شرکت کنم و قرآن بخوانم. چند سالی هم که عضو شورای اسلامی شهر بودم به برکت قرآن توانستم کارهای عمرانی و اجتماعی خوبی را در جهت خدمت به مردم پیش ببرم. ایکنا- شیوه رفتار با کودکان و نوجوانان امروز که غالبأ مسحور اینترنت و فضای مجازی و گوشی هوشمند و نظیر اینها هستند، چگونه باید باشد؟ ما فعالان تربیتی حقیقتاً از سرعت گسترش و اثرگذاری فضای مجازی عقب افتادیم حال آنکه مقام معظم رهبری قویشدن در این حوزه را «حیاتی» میدانند ضمن اینکه فضای مجازی به تعبیر ایشان اتوبانی است که نمیتوانیم مانع ایجاد و فعالیت آن شویم بلکه باید باشد و بتوانیم ابزار استفاده صحیح و اصولی از آن را خلق و آسیبها و خطرات آن را رفع کنیم. پرسش اینجاست که ادارت و نهادهای متناظر و متکثر چه اقداماتی برای تهیه این ابزارها داشتند، امروز چند اپلیکیشن یا بازی یارانهای برای استفاده کودکان و نوجوانان با محوریت مفاهیم نورانی قرآن کریم در دسترس فرزندانمان قرار دارد؟ شاید معدودی باشند که جوابگو نیستند. بهنظرم هنوز هم دیر نشده است و باید ساز و کاری اندیشیده شود و ما نیز مانند دشمنان برای فضای مجازی و دنیای دیجیتال برنامه داشته باشیم. جا دارد آموزههای قرآن و احکام دین در قالب بازیهای رایانهای به دانشآموزان آموزش داده شود. فضای مجازی را آنچنان باید پر از محتوای قرآنی کنیم که کودک و نوجوان وقتی سراغ گوشی یا رایانه میروند و اینترنت را باز میکنند، هزاران محتوای قرآنی پیش رویشان باز شود. امروز شبکههای مجازی اوقات زیادی از دانشآموزان میگیرد و بسیاری از خانوادهها نیز سواد رسانهای لازم را برای کنترل و هدایت فرزندان در این فضا ندارند و لذا نه خانواده و نه حتی مدرسه برنامهای برای این فضا ندارند. با اینحال هنوز هم دیر نیست و میتوان با کار قوی و تأثیرگذار این تهدید بزرگ را به یک فرصت تبدیل کرد. کد دانلود فیلم اصلی
ایکنا- آموزش و پرورش در زمینه آموزش قرآن چه رسالتی دارد؟ دانشآموزان ۱۲ سال درس قرآن را میگذرانند اما وقتی دیپلم میگیرند هنوز در روخوانی قرآن ضعیف هستند و این ضعف را با خود به دانشگاه میبرند که در آنجا نیز رفع نمیشود. هنوز ما یک سند چشمانداز قرآنی تأثیرگذار و قوی در زمینه آموزش روخوانی و تجوید و نیز فهم و انس با قرآن در مدارس نداریم. دانشآموزان در هر پایه تحصیلی چند آیه را میخوانند در حالی که جا دارد ابتدا با حروف و قواعد عربی روخوانی آشنا شوند و قواعد ابتدایی را یاد بگیرند و بعد به تلاوت و روخوانی ورود کنند. امروز کمتر دانشآموز دبیرستانی یا دیپلم را میتوانید بیایید که قواعد معمول نظیر ادغام و ابدال و غیره را بلد باشد و بشناسد. پیداست که در آموزش دچار مشکل هستیم و باید یک سند چشمانداز صحیح چندساله در حوزه آموزش قرآن در مدارس تدوین و عملیاتی شود. ایکنا- آموزش قرآن چگونه باید باشد تا دانشآموزان استقبال کنند؟ قرآن حقیقتاً کتابی سادهفهم است اما ما آموزش آن را سخت کردهایم. برای آموزش قرآن باید از سورههای کوچک آغاز کرد همانطور که روند نزول آیات نیز ابتدا با سورههای کوچک آغاز شد و لذا اکثر سورههای کوچک جزء ۳۰، مکی هستند. وقتی آموزش قرآن به کودکان با الفاظ و تعابیر دشوار آغاز شود، طبیعتاً یادگیری برایشان سخت خواهد شد در حالی در آیه ۲۰ از سوره مبارکه مزمل ۲ بار پشت سر هم بر سادگی قرآن تأکید شده و میخواهد که به مقدار ميسر قرآن بخوانيم. ایکنا- نقش خانواده را در قرآنیشدن فرزندان چگونه ارزیابی میکنید. حتی پدر و مادری که نمیتواند قرآن بخواند نیز در قرآنیشدن یا نشدن فرزندان سهم دارند و همیشه به والدینی که سواد قرائت ندارند میگویم لااقل گاهی بعد از نماز قرآن را باز و آیات را نگاه کنید که همین هم خالی از ثواب و فضیلت نیست. امروز تمام شرایط اعم از فضای مجازی و نیز شبکههای تلویزیونی و رادیویی برای یادگیری قرآن فراهم است و هر کسی همت کند میتواند یاد بگیرد. پدرها و مادرهایی هم که سواد دارند قرآن را که نامه خداوند به بشر است، باز کنند و بخوانند همانطور که همه ما وقتی پیامکی دریافت میکنیم آنرا سریع میخوانیم تا بدانیم محتوای آن چیست و از طرف چه کسی ارسال شده باید نامه خدا به بشر را نیز با توجه باز کنیم و بخوانیم. پدر و مادری که خودشان اهل عمل و اهل قرآن نباشند بعید است بتوانند فرزند قرآنی تربیت کنند، جا دارد والدین جلسات خانگی و خانوادگی در منازل برپا کنند و فرزندان را سر سفره پرنعمت قرآن بنشانند و تشویق کنند. همانطور که خانوادهها برای کلاسهای مختلف فرزندانشان وقت میگذارند و هزینه میکنند، باید برای قرآن نیز وقت و هزینه صرف کنند. کد دانلود فیلم اصلی
ایکنا- معلم قرآن از دیدگاه شما چه ویژگیهایی باید داشته باشد؟ معلم قرآن اولاً باید سواد و بنیه علمی لازم را داشته باشد، ما در مدارس یک زنگ نماز هم داریم که در سرفصل رسمی هم دیده شده و یک کلاس محسوب میشود اما میبینیم که نماز در مدارس رونق لازم را ندارد یک علت، آن است که مدیر یا مربی پرورشی یا معلم قرآن زنگ را میزنند و به دانشآموزان میگویند «به نماز بروید» در حالی که باید بگویند «با هم به نماز برویم». مبنای تفاوت این ۲ گزاره آن است که معلمان بهویژه معلم قرآن باید در درجه اول خودش عامل به دین و قرآن باشد تا کلامش برای دانشآموزان اثرگذار باشد. ایکنا- برداشت شما از این تعبیر قرآنی امام خمینی(ره) که فرمودند «معلمی شغل انبیاست» چیست؟ تفاوت پیامبر با امام این است که امام، محور است یعنی مردم باید گرد او بیایند و از چراغ وجودی او برای فهم قرآن و احکام و مسائل دینی بهره بگیرند. پیامبر اما طبیب دوار است که باید به سراغ مردم برود و رنجهای روحی و اخلاقی آنها را جستوجو و معالجه کند. با تأسی به این الگو از زیست پیامبرگونه، معلمان نیز رسالت دارند مخاطبان خود در کلاس درس و البته در کف جامعه را تحت مراقبت قرار دهند. معلمی شغل انبیای الهی و یک معلم، الگوی اخلاق برای جامعه است و باید متخلق به صفات و رفتارهای قرآنی باشد. همه معلمان ارزشمند هستند اما معلم قرآن یک سر و گردن از بقیه بالاتر است همچنان که در حدیث ارزشمند نبوی آمده که «خَيْرُكُمْ مَنْ تَعَلَّمَ الْقُرآنَ وَ عَلَّمَهُ» یعنی برترین شما کسی است که قرآن را بیاموزد و آن را به دیگران آموزش دهد. ارزش معلم بسیار بالاست اما به قول معروف، حرمت امامزاده به متولی آن است و به نظر میرسد ما معلمان از ارزش خودمان کاستهایم و کمرنگ کردهایم. امروز بسیاری از معلمان کارشان را محدود به کلاس درس کردهاند در حالی که معلم ادامهدهنده راه انبیاست و مانند یک چراغ هدایتگر میتواند آحاد جامعه را تحت پوشش قرار دهد. بنده در روستا هم معلم هستم و هم آموزش قرآن و احکام دینی را برای همه اهالی دارم. ایکنا- کلام پایانی... مسئولان همانطور که برای کارهای عمرانی و اقتصادی و ... هزینه اختصاص میدهند برای قرآن هم هزینه کنند. ما وقتی مسابقات قرآن را برگزار میکنیم تأمین هزینه جوایز برگزیدگان یک سال به طول میانجامد تا به دستشان برسد و با این روند، انگیزه و رغبتی برای دانشآموزان برگزیده برای ماندگاری در این مسیر باقی نمیماند. کار فرهنگی بر همه امور مقدم و فرهنگسازی بر هر عمران و آبادی ارجح است، اگر بهموقع و بهجا برای فرهنگ هزینه کنیم یقین بدانید این فضای ولنگار و رها اندکی بهبود خواهد یافت و بسیاری از آسیبها و ناهنجاریها کمرنگ میشوند. انتهای پیام