هر زمانی که صحبت از موسیقی نواحی و مناطق میشود باید ببینیم چند ساعت اثر در سطح رسانه از این نوع موسیقی استفاده شدهاست و میشود وقتی همه این موارد را در نظر بگیریم، میبینید نگاه حمایتی در بخش رسانهای از موسیقی نواحی صفر است
جوان آنلاین: در حال حاضر هنرمندان معاش خود را با حضور در جشنهای مختلف میگذرانند. هنرمندان نواحی با حضور در جشنهای عروسی ۱۰ تا ۱۵ میلیون دستمزد میگیرند، آن وقت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی جشنواره نواحی برگزار میکند و جایزهای که برای آنها در نظر میگیرد همان مقدار ۱۵ تا ۲۰ میلیون است، به برخی هم فقط حق اجرا و هزینه رفت و آمد میدهند. در فجر تمام زور خود را در بخش نواحی میزنند و از ۲۰ میلیون هدایای آنها بالاتر نمیرود. هنرمند به چه صورت معاش خود را بگذراند و این هنر را ادامه دهد. هوشنگ جاوید، پژوهشگر و استاد موسیقی نواحی کشورمان درباره وضعیت هنرمندان این عرصه عنوان کرد: متأسفانه جوانان ما خوانندگان پاپ را به خوبی میشناسند، اما استادان موسیقی ایرانی را که در مکتبهای گوناگون بودند، اصلاً نمیشناسند. متصدیان خودشان هم میدانند که کاری انجام نشدهاست و قصه سردراز دارد. با تمام بیمهریهایی که به هنرمندان نواحی انجام میشود، از جمله مسائل معیشتی و بیمه، اما به صورت کجدار و مریز این موسیقی کار خود را ادامه میدهد. وضعیت معیشتی افرادی که پایبند به کهنالگوها و پایبند اصالتها هستند، چندان خوشایند نیست و مجبور هستند کار دوم و سوم داشتهباشند، اما گروهها به دلیل مجلسگردانیهایی که انجام میدهند، زندگی خود را میچرخانند و وضعیت مناسبتری دارند. وی که با فارس سخن گفتهاست، به سیاستهای دوگانه دولتی اشاره میکند و میگوید: در مسابقات ورزشی جایزههای میلیاردی به آنها اختصاص پیدا میکند که حق آنها هم هست، اما از این سو هم هنرمندان موسیقی حق دارند حداقل ۴۰ درصد آن مبلغ را بگیرند، هنرمند نیاز به حمایت و توجه ویژه دارد. جشنواره ملی برگزار میشود و بیشتر جایزهای که در آن داده میشود ۶۰ میلیون است؛ این موضوع را کجای دلمان بگذاریم. معیشت هنرمند مطرح نیست. وزارت فرهنگ از دهه ۷۰ به بعد عملکرد بسیار ضعیفی داشتهاست. از سال ۱۳۸۵ به بعد کار ویژهای در موسیقی ایرانی انجام نشده که ماندگار باشد و متأسفانه بیشتر استادان موسیقی خانهنشین شدند. متأسفانه جوانان ما خوانندگان پاپ را به خوبی میشناسند، اما استادان موسیقی ایرانی را که در مکتبهای گوناگون بودند، اصلاً نمیشناسند. متصدیان خودشان هم میدانند که کاری انجام نشده است و قصه سردراز دارد. جاوید در پاسخ به این سؤال که از نظر شما چه کسانی از آواهای موسیقی ایران باید محافظت کنند؟ اینگونه پاسخ میدهد: زمانی که چیزی از بین رفته چطور میخواهند از آن حفاظت کنند. دولت جمهوری اسلامی ایران طی ۴۰ سال گذشته با تمام تأکیداتی که پژوهشگران موسیقی نسبت به موسیقی مناطق و ایران کردند، اما گوش شنوایی برای آن نداشتند و به صورت شعاری نسبت به موسیقی برخورد کردند. به طور مثال از حاج قربان سلیمانی چند ساعت اجرا در بازار موسیقی میبینید یا در فضای مجازی چقدر از این چهره صدایی میشنوید. اگر به صورت مستمر آن را دنبال کنید، شاید سر جمع یکساعت شود؛ آن هم به همت فردی که در دهه ۷۰ ضبطی از این شخص انجام دادهبود که به صورت کامل هم ضبط نشدهاست. از آقای نورمحمد درپور و ذوالفقار عسگریپور که استادان خراسان رضوی بخش تربتجام هستند، چند ساعت اثر ضبط شدهاست یا از عیسی قلیپور چند ساعت اثر در بازار جامعه میبینید که در شنیدار ما جای گرفته باشد. تعداد زیادی از استادان موسیقی نواحی هستند که جایی در بازار موسیقی ما ندارند. از موسیقی کتولها، نینوازی و دونوازی آنها چند ساعت اثر میبینید که دولت برای نشر آن کمک کرده و به جامعه ارائه داده باشد. این موضوع را به تمام استانها گسترش دهید، میبینید موسیقی نواحی و اقوام ما از بین رفته است و کسی هم برای نجات آن کمکی نمیکند. به گفته جاوید، هر زمانی که صحبت از موسیقی نواحی و مناطق میشود، باید ببینیم چند ساعت اثر در سطح رسانه از این نوع موسیقی استفاده شدهاست و میشود؛ وقتی همه این موارد را در نظر بگیریم، میبینید نگاه دولتی در بخش رسانهای و حمایت موسیقی نواحی صفر است. منبع: روزنامه جوان