پژوهشگر فلسفه و کلام اسلامی با بیان اینکه متاسفانه در تحقیقات مرتبط با سلفیپژوهی، برخی اصطلاحات مسلم و قطعی تلقی شده است، گفت: محققان ما با این پیشفرض، مقالات و محتوای علمی تولید میکنند در حالی که این موارد غلطهای رایجی است که روی آن مانور د...
به گزارش ایکنا، ابوالفضل روحی ؛ نویسنده و پژوهشگر فلسفه و کلام اسلامی، 10 اردیبهشت ماه در نشست علمی « توحید در نگرش سلفیه جهادی » با بیان اینکه متاسفانه در تحقیقات مرتبط با سلفیپژوهی، یکسری اصطلاحات، مسلم و قطعی تلقی شده است و محققان ما با این پیشفرض مقالات و محتوای علمی تولید میکنند، گفت: این موارد غلطهای رایجی است که بر روی آن مانور داده میشود. وی افزود: از جمله مواردی که بنده الان در دست تحقیق دارم خود اصطلاح « » است؛ بنده اگر نگویم این واژه در بسیاری از تحقیقات غلط است باید بگویم به صورت غیرتخصصی مورد توجه قرار دارد؛ ما به چه کسی سلفی میگوییم و معیار آن چیست و آیا هر کسی که معیار نقلی داشت و نسبت به مباحث عقلی کمتوجهی کرد میتوان گفت او سلفی است؛ اگر این منطق را بپذیریم خیلی از اهل سنت و قطعا اشعریها، سلفی تلقی میشوند در حالی که این مسئله درست نیست. روحی افزود: آیا ما میتوانیم به خودمان اجازه دهیم که همه اشعریها را سلفی بدانیم؟ قطعا خیر. برخی میگویند معیار سلفی آن است که هر کسی از احمدبن حنبل پیروی کرد سلفی است ولی احمدبن حنبل با همه نقاط ضعف، خدمات خوبی هم دارد از جمله بیان فضائل حضرت علی(ع). این محقق اضافه کرد: برخی میگویند هر کسی از ابن تیمیه پیروی کند سلفی است که باز بنده میگویم درست نیست و بیش از 90 درصد اهل سنت فعلی، ابنتیمیه را شیخ الاسلام لازم التبعیت میدانند و در خیلی از اندیشهها از او پیروی میکنند بنابراین باید در تحقیقات خودمان واژهپژوهی دقیقی داشته باشیم تا گرفتار یک چارچوب غلط نشویم. سیدقطب متخصص بحث جهاد است این پژوهشگر با بیان اینکه مثلا در برخی تحقیقات سیدقطب را سلفی میدانند در حالی که عقل را قبول دارد، اظهار کرد: عبدالله نظام وقتی وارد افغانستان شد تا به مبارزه با شوروی بپردازد از تفکرات سیدقطب استفاده کرد. همچنین در تعریف واژه جهادی هم گرفتار این خطا در تحقیقات هستیم؛ کسانی که کارهای جامعهشناسی و سیاسی و حتی امنیتی انجام دادهاند معیار جهادیبودن به ما میدهند لذا ملا محمدعمر را جهادی میدانند در حالی که بنده معتقدم او اصلا تفکر جهادی ندارد یا گفته میشود اسامه بن لادن، تفکر جهادی دارد که باز هم اینطور نیست. وی تاکید کرد: جهادیها بعد از ایمن الظواهری این بحث را مطرح کردند که باز میتوان گفت بین ایمن الظواهری که وارد فرایند جهادی شده با سیدقطب از زمین تا آسمان فرق دارد. روحی افزود: سیدقطب متخصص در بحث جهاد است و جهاد را برای سه گروه جایز میداند؛ استعمارگران، کفار و صهیونیستها؛ استعمارگر دنبال چپاول سرزمینهای اسلامی و تغییر جغرافیایی آن است؛ صهیونیستها هم که امروز پرونده روشنی دارند. بر این اساس، حتی جریان مبارزات در فلسطین مبتنی بر تفکرات سیدقطب رشد کرد. وی ادامه داد: ما کسانی چون الظواهری و افراد پایینتر از سیدقطب را به عنوان نظریهپرداز قبول نداریم یا زرقاوی فرد بیسوادی بود و باید اینها را کنار بگذاریم. بنابراین سخن دوم بنده هم این است که باید معیار جهادیبودن مشخص شود. تعریف درستی از شرک و توحید ارائه شود روحی تصریح کرد: بحث دیگر هم در توحید و شرک است؛ به نظر بنده در برخی تحقیقات، تعریف درستی از توحید و شرک وجود ندارد؛ اینکه ما توحید را به دو دسته توحید نظری و عملی تقسیم کنیم مورد اتفاق رویکردهای اسلامی است. هر متکلمی که بحث شرک و توحید را مطرح میکند اگر مرتبهای از توحید را نپذیرد قطعا مرحلهای از شرک را به میان آورده است؛ در قرآن کریم مراتب ایمان و شرک طرح شده است و کسی که مراتبی از ایمان را ندارد مراتبی از شرک را دارد. این پژوهشگر بیان کرد: برخی این تفکر را به سیدقطب نسبت میدهند که هر کسی توحید عملی را مطرح کرد تفکر افراطی دارد ولی این درست نیست؛ فرموده است یکی از الزامات تقوا، تعهد عملی است؛ شاید بیش از 50درصد مسلمین در عمل لنگ میزنند ولی آیا میتوان آنان را غیرموحد بدانیم؟ متکلمان شیعه و اهل سنت قبول دارند که فرایند توحید ابتدا با نظر و عقیده محقق میشود و در نهایت به عمل منتهی خواهد شد. وی با بیان اینکه برخی مسئله عمل را وارد توحید و آن را عاملی برای افراطیگری میدانند و این منجر به برداشت اباحیگرایانه از اسلام میشود، افزود: به نظر بنده ما باید پلورالیسم نجات را وارد این بحث کنیم زیرا پلورالیسم اعتقادی مورد پذیرش نیست و ممکن نیست همه عقاید درست باشند ولی پلورالیسم نجات در آرای متفکران مطرح است. روحی اضافه کرد: چه در جمهوری اسلامی و چه حکومتهای سکولار همه این نکته را قبول دارند که اگر کسی بگوید من از جانب خدا حکم میکنم یا منجر به شرک و یا کفر خواهد شد؛ یکی از افراد مؤثر در انقلاب در کتاب ولایت فقیه خود آورده است که از اینکه ما حکومت اسلامی را مطرح کردیم چند وجه قابل برررسی است؛ یکی اینکه همه احکامی که اجرا میکنیم اسلامی است که قطعا اگر این ادعا را داشته باشیم حکومت ما غیر دینی خواهد بود چون توانایی پیادهکردن همه احکام را نداریم و این ظرفیت هم در کشور وجود ندارد. وی تاکید کرد: بنابراین ما که مدعی حکومت دینی هستیم نمیگوییم حکومت ما حکومت خداوند است بلکه حکومت دینداران و گاهی هم گفته میشود حکومت فقها است و تلاش میکند تا احکام خدا پیاده شود، بنابراین در تعریف سلفی این نوع مباحث هم باید مورد توجه قرار گیرد و واژهشناسی مناسبی در این عرصه داشته باشیم. انتهای پیام